رای وحدت رویه شماره 747 هیات عمومی دیوان عالی کشور در مورد مطالبه بهای اراضی تصرفی شهرداریها

رأی وحدت رویه شماره 747 هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد مطالبة بهای اراضی تصّرفی شهرداریها

رأی وحدت رویه شماره 747 هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد مطالبة بهای اراضی تصّرفی شهرداریها

22/12/1394 9133/152/110شماره

مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور

گزارش پروندة وحدترویه ردیف 94/38 هیأت عمومی دیوانعالیکشور با مقدمة مربوط و رأی آن به شرح ذیل تنظیم و جهت چاپ و نشر ایفاد میگردد.

معاون قضائی دیوان عالی کشور ـ ابراهیم ابراهیمی

مقدمه

جلسة هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پروندة وحدت رویة ردیف 94/38 رأس ساعت 8:30 روز سهشنبه مورخ 29/10/1394 به ریاست حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای حسین کریمی رئیس دیوان عالیکشور و حضور حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای سید احمد مرتضوی مقدم نمایندة دادستان کل کشور و شرکت آقایان رؤسا٬ مستشاران و اعضای معاون کلیة شعب دیوانعالیکشور٬ در سالن هیأت عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام االله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکتکننده در خصوص مورد و استماع نظریة نمایندة دادستان محترم کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس میگردد٬ به صدور رأی وحدت رویة قضایی شمارة 747ـ 29/10/1394 منتهی گردید.

الف: گزارش پرونده

احترامًا معروض میدارد: بر اساس گزارش دادرس محترم شعبة دهم دیوان عدالت اداری که در تاریخ 7/9/1394 به شمارة 8955 در دبیرخانة وحدت رویه ثبت شده است در پروندههای کلاسه 700010 و 700607 شعب هفدهم و هجدهم دادگاههای تجدیدنظر استانهای آذربایجان شرقی و تهران با اختلاف استنباط از تبصرة 1 مادة 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری آراء متفاوت صادر شده است که خلاصة جریان آنها به شرح ذیل گزارش میشود:

الف ـ به دلالت محتویات پروندة کلاسة 700010 شعبة هفدهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی دو نفر به اسامی 1. شهلا 2. علیرضا با وکالت آقای مقصودپور به خواستة الزام به پرداخت بهای روز کارشناسی چند قطعه زمین به طرفیت شهرداری منطقة 3 تبریز اقامة دعوی کردهاند که بعد از ثبت به شعبة هفتم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان تبریز ارجاع شده و این شعبه به موجب دادنامة 700285 ـ 18/3/1394 با عنایت به لایحة دفاعیة نمایندگان خوانده٬ نظر به اینکه مرجع رسیدگی به شکایات٬ تظلمات و اعتراضات اشخاص و استحقاق یا عدم استحقاق مالکین اراضی و املاک به دریافت معوض یا بهای اراضی واقع در طرحهای دولتی و شهرداریها٬ دیوان عدالت اداری است و در پروندة حاضر هم تصدیقی از دیوان عدالت اداری از سوی خواهان ارائه نشده است و از سوی دیگر طرح دعاوی اشخاص متعدد در یک دادخواست صحیح نبوده و اینکه کدام یک از مناطق شهرداری مرتکب تخلف شده معلوم نمیباشد لذا به استناد مادة 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوّب 1392 و رأی وحدت رویة 199ـ 26/3/1387 این مرجع و مادة 2 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر و اعلام کرده که شعبة هفدهم دادگاه تجدیدنظر استان مربوط به موجب دادنامة 700644ـ 16/6/1394 صادر شده در پروندة مرقوم به شرح ذیل اتخاذ تصمیم کرده است:

«در مورد تجدیدنظرخواهی آقای علیرضا و شهلا هر دو کاغذیان با وکالت آقای یعقوب مقصودپور به طرفیت شهرداری منطقة 3 تبریز نسبت به دادنامه شمارة 00285 ـ 1394 شعبة7 دادگاه عمومی حقوقی تبریز که به موجب آن در مورد دعوای تجدیدنظرخواهانها به طرفیت تجدیدنظرخوانده به خواستة الزام به پرداخت بهای روز کارشناسی قطعه زمینهای دارای پلاک مرقوم در دادنامه قرار عدم استماع دعوی صادر شده است. نظر به اینکه از ناحیة تجدیدنظرخواهان اعتراض مؤثری که منطبق با مادة 348 قانون آیین دادرسی مدنی بوده و اساس دادنامة تجدیدنظرخواسته را مخدوش و موجبات نقض آن را فراهم نماید٬ معمول نگردیده و بر نحوة رسیدگی دادگاه از حیث رعایت قواعد شکلی آیین دادرسی ایراد و اشکال اساسی وارد نمیباشد٬ لهذا دادگاه به استناد مادة 353 قانون مرقوم با رد دعوی تجدیدنظرخواهی دادنامة تجدیدنظرخواسته را عینًا تأیید و استوار مینماید. این رأی قطعی است.» بـ طبق محتویات پروندة کلاسة700607 شعبة هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران٬ آقای محمدرضا عربی و خانم سادات بهای روز یک قطعه زمین موضوع پلاک ثبتی 87071/2395 بخش ده تهران با جلب نظر کارشناس٬ به انضمام کلیة هزینه های دادرسی اقامة دعوی کردهاند که پس از ثبت به کلاسة٬700307 موضوع در شعبة بیست و هفتم دادگاه عمومی حقوقی مطرح شده و این شعبه به موجب دادنامة 700606 ـ 25/6/1391 پس از احراز مالکیت موکلین در پلاک موصوف و تصرفات شهرداری در آن٬ و اینکه خواهانها شکایتی نسبت به تصرفات خوانده ندارند تا به دیوان عدالت اداری مراجعه کنند و در جایی که از اقدامات شهرداری شکایتی نداشته باشند٬ دفاع شهرداری به لزوم مراجعة آنان به دیوان عدالت اداری صرفًا موجب اطاله دادرسی خواهد شد٬ شهرداری تهران را جمعًا به پرداخت 000/000/200/39 ریال به عنوان اصل خواسته٬ در حق خواهانها٬ به نسبت سهام آنان محکوم و از بابت پرداخت هزینة دادرسی و حقالوکاله نیز حکم مقتضی صادر کرده است که پرونده پس از اعتراض به شعبة هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع و نهایتًا به موجب دادنامة 800689 ـ 29/5/1393 صادر شده٬ در پروندة کلاسة مرقوم با تأکید به اینکه ایراد تجدیدنظر خواه به صلاحیت دادگاه و تمسک به رأی وحدت رویة شمارة 93 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری وارد نمیباشد زیرا بنا به تصریح اصول 157 و 159 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دادگستری مرجع تظلمات عمومی است و رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری برای شعب این مرجع لازمالرعایه است و محاکم دادگستری مکلف به تبعیت از آن نیستند٬ تجدیدنظرخواهی شهرداری تهران را نسبت به رأی معترضعنه مردود اعلام نموده و آن را مورد تأیید قرار داده است.

با توجه به مراتب مذکور در فوق چون شعبة هفتم دادگاه عمومی حقوقی تبریز در اجرای تبصرة یک مادة 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوّب 1392 مراجعه به دیوان عدالت اداری برای احراز تخلف شهرداری در تصرف زمینهای دیگران٬ برای اجرای طرحهای مورد نیاز را لازم و دعوی خواهانها را به علت عدم اجرای مقررات تبصرة این ماده غیرقابل استماع دانسته و شعبة هفدهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی نیز آن را تأیید کرده است ولی در نظیر مورد٬ شعبة بیست و هفتم دادگاه عمومی حقوقی تهران بدون اینکه مراجعه به دیوان عدالت اداری را لازم بداند٬ وارد رسیدگی شده و حکم ماهوی صادر کرده و شعبة هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران هم آن را مورد تأیید قرار داده است و با این ترتیب با اختلاف استنباط دادگاههای تجدیدنظر استانهای مرقوم از تبصرة یک مادة 10 قانون فوقالاشعار آراء متفاوت صادر شده است٬ لذا با استناد به مادة 471 آیین دادرسی کیفری مصوّب ٬1392 طرح قضیه را برای صدور رأی وحدت رویة قضایی درخواست مینماید.

معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ حسین مختاری

ب: نظریة نمایندة دادستان کل کشور

«احترامًا؛ درخصوص گزارش وحدت رویة شمارة94/38 به شرح ذیل اظهارنظر مینمایم:

قانونگذار در تبصرة یک مادة 10 در مقام تعیین صلاحیت دادگاههای عمومی نیست بلکه در مقام نفی صلاحیت دیوان عدالت اداری نسبت به خسارات مورد مطالبه است.

مشروط شدن تعیین خسارت به صدور رأی در دیوان عدالت ناظر به جایی است که قب ًلا از بابت تظلمخواهی شکایتی در دیوان عدالت مطرح شده باشد لذا وقتی چنین شکایتی مطرح نشده و خواسته صرفًا مطالبة وجه است صلاحیت دادگاه عمومی به قوت خود باقی است.

بنابراین رأی شعبة بیست و هفتم دادگاه عمومی حقوقی تهران که مورد تأیید شعبة هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران و مشعر بر این نظر است٬ صائب و مورد تأیید میباشد.»

ج: رأی وحدت رویة شمارة747ـ29/10/1394 هیأت عمومی دیوان عالی کشور

نظر به اینکه یکی از شرایط برقراری مسئولیت مدنی٬ وجود تقصیر است٬ لذا در اینگونه موارد به عنوان مقدمة صدور حکم به جبران خسارت٬ باید وجود تقصیر و تخلف و ورود خسـارت احراز گردد و سپـس دادگاه میزان خـسارت را تشخیص دهد و حکم به جبران آن صادر نماید که احراز تخلف مؤسسات و اشخاص مذکور در بندهای 1 و 2 مادة 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری٬ بر اساس تبصرة مادة مرقوم برعهدة دیوان است. بدیهی است در مواردی که مالکان اراضی تصرف و تملک شده از سوی شهرداری٬ بهای آن اراضی را مطالبه میکنند بدون اینکه مدعی تخلف و نقض قانون از سوی شهرداری در اقداماتی که انجام داده٬ باشند دعوی موضوعًا از شمول مقررات بندهای 1 و 2 و تبصرة 1 بند 3 مادة 10 قانون یاد شده خارج است و دادگاه باید به دعوی رسیدگی و حکم مقتضی صادر نماید. بر این اساس٬ رأی شعبة هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که با این نظر مطابقت دارد به اکثریت آراء صحیح تشخیص داده میشود. این رأی طبق مادة 471 قانون آیین دادرسی کیفری برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها و سایر مراجع٬ اع ّم از قضایی و غیر آن لازمالاتباع است.

هیأت عمومی دیوان عالی کشور

منبع : روزنامه رسمی